12 خرداد 1399 - 11:46

«خودباوری» شاهراه رسیدن ملت ایران به بزرگی و پیشرفت در اندیشه امام خمینی (ره)

بنیانگذار جمهوری اسلامی در فرازی از سخنان خود خطاب به ملت ایران فرمودند: «اگر ملت این باور را داشته باشد که ما می‌توانیم در مقابل قدرت‌های بزرگ بایستیم، این باور اسباب این می‌شود که توانایی پیدا می‌کنند و در مقابل قدرت‌های بزرگ ایستادگی می‌کنند. این پیروزی که شما به دست آوردید برای اینکه باورتان آمده بود که می‌توانید».
کد خبر : 6463

پایگاه رهنما:

 در طول تاریخ و پس از اسلام بر اساس آموزه‌های مکتب تشیع، مردم کشورمان همواره به ویژه در دوران غیبت امام عصر (عج) مطیع علمای دین و مراجع تقلید بودند. تشکیل حوزه‌های دینی در شهر‌های ایران به خصوص شهر قم و حوزه کهن و ریشه‌دار نجف و ظهور مراجعه بزرگ دراین حوزه‌ها و داشتن تعامل و ارتباط هرچه بیشتر مردم با مراجع، زمینه‌ای را فراهم کرد تا مومنان آزاده، رهبران دینی مورد اعتماد خود را مهم‌ترین مرجع حل و فصل مسائل خویش بدانند و در حوادث واقعه به آنان مراجعه کنند و حتی برای یک روز هم حاکمیت ستمگران را نپذیرند و از همین نقطه به راهنمایی روحانیون و الهام از آرمان‌های اسلامی قدم به قدم گام در راه مبارزه با استبداد و استعمار بگذارند؛ چنان که در انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی این امر مهم به وقوع پیوست.

همان‌طور که مرحوم «کلیم صدیقی» اندیشمند معروف اسلامی در این باره می‌گوید: انقلاب اسلامی ایران، نعمت دینی و الهی بود که به گونه‌ای شگفت‌آور توانسته در اندک زمانی کوتاه، امواج توفنده و خروشان آن از مرز‌های جغرافیایی فراتر رفته، جهان معاصر علی‌الخصوص دنیای اسلام را دچار درخشش انفجار نورانی خود کند.

رهبری این انقلاب را مردی برعهده داشت که شخصیتش در مکتب فقه و فقاهت «فضیه» شکل گرفته بود. فقیهی فرزانه، عارفی آگاه، فیلسوفی شجاع، ادیبی عمیق، مفسری بینا و سیاست‌مداری دانا بود.

استقلال و خودباوری

شاید بتوان گفت اولین و مهم‌ترین پیامی که منادی انقلاب و رهبر فرزانه و کبیرمان به گوش جهان و جهانیان رساند، خدامحوری و رهایی بی‌قید و شرط از سلطه شوم استکبار جهانی به ویژه آمریکا بود.

حضرت امام راحل همواره حکومت را برای مردم، با مردم و در خدمت مردم می‌خواستند و تاکید فراوان بر استقلال و خودباوری داشتند؛ زیرا مهم‌ترین عامل مؤثر در جهت قطع دست ایادی شرق و غرب و دستیابی به حاکمیت و استقلال چیزی جز خودباوری نیست و این روحیه وقتی به وجود خواهد آمد که تحولی عظیم را درجان و درون خود به وجود آوریم.

منظور ایشان استقلال در تمام جنبه‌ها و شؤون بود. در عین حال خودباختگی را مانعی در راه استقلال می‌دیدند و خودباوری و خودکفایی را شرط استقلال حتی استقلال فکری.

ایشان در ضمن سخنان خود می‌فرمایند: «ما باید سال‌های طولانی زحمت و مشقت بکشیم یا از فطرت ثانی خود متحول شویم و خود را بیابیم و روی پای خویش بایستیم و مستقل گردیم و دیگر احتیاجی به شرق و غرب نداشته باشیم؛ اگر این مهم را انجام دادیم، مطمئن باشید که هیچ کس و هیچ قدرتی نمی‌تواند به ما ضربه بزند. اگر ما از نظر فکری مستقل باشیم آنهاچگونه می‌توانند به ما ضربه بزنند.»

امام خمینی با دم مسیحایی خود روح اعتماد به نفس و خودباوری را در کالبد ملت ایران دمید و این ملت را به نقطه غرورمند خودباوری رسانید.

حضرت امام خمینی در فرازی از سخنان خود می‌فرمایند: «اطمینان داشته باشید اگر بخواهید می‌شود. اگر بیدار بشوید می‌خواهید، شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را که نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربی‌ها از ما بالاتر نیستند.»

در بخش دیگری از رهنمود‌های خویش فرمود: «اساس، باور این دو مطلب است: باور ضعف و سستی و ناتوانی ـ و باور قدرت و قوه و توانایی. اگر ملت این باور را داشته باشد که ما می‌توانیم در مقابل قدرت‌های بزرگ بایستیم، این باور اسباب این می‌شود که توانایی پیدا می‌کنند و در مقابل قدرت‌های بزرگ ایستادگی می‌کنند. این پیروزی که شما به دست آوردید برای اینکه باورتان آمده بود که می‌توانید...».

آزادی در اندیشه امام

حضرت امام خمینی آزادی را بالاترین نعمتی می‌دانستند که از سوی خالق باری تعالی به بشریت عطا شده است. انسان را مختار و آزاد آفرید تا او را در بستر حیات و زندگی بیازماید. آزادی به عنوان ارمغانی بزرگ از سوی دین مبین اسلام به انسان‌های آزاداندیش پیشکش شد و آنان که با همه توان فکری خود به میدان آمدند تا دین و آزادی را در مقابل یکدیگر قرار بدهند.

امام خمینی فرمود: «در اسلام دموکراسی مندرج است و مردم آزاد هستند به بیان عقیده خود بپردازند و بدان عمل کنند تا زمانی که توطئه‌ای در کار نباشد و مسائلی مطرح نشود که نسل ایران را به انحراف بکشاند.»

آنچه که در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) قابل طرح است، پیدایش نهال نوپای دموکراسی دینی در انقلاب اسلامی بود. دمکراسی به معنای تحقق عینی حق تعیین سرنوشت دنیایی و دین به معنای حضور حق در حیات فردی و جمعی است. از نظر ایشان انسان موجودی است که می‌تواند با اتکا بر خصلت وجودی خویش (اراده)، به معنای وجودی خویش (کمال)، تحقق بخشد و به مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، امام خمینی، همانا عمل صالح است و مبارزه سیاسی مصداقی است از مصادیق عمل صالح.

دشمن شناسی و استکبارستیزی 

دشمن‌شناسی و استکبارستیزی از مهم‌ترین عناصر فرهنگ و تمدن درحیات اجتماعی است. جاودانگی و استمرار این اندیشه بیش از هر چیز مرهون سعی و تلاش رادمردان و بزرگان و فرزانگانی است که با همت والای خویش گام در این راه نهادند و همچون نوری در دنیای ظلمانی جوامع بشری را هدایتگری کردند و مردم را به قسط و عدالت، سعادت و آزادی و استقلال فراخواندند.

امام خمینی (ره) خود یکی از این دشمن ستیزان، آگاه و بلندآوازه بود که باتکیه بر روح ذلت ناپذیری و ستم ستیزی فریاد «هیهات من الذلة» را که برگرفته از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله بود سر دادند و این فریاد که از عمق ایمان او نشأت می‌گرفت لرزه بر پیکره بیگانگان و بیگانه پرستان افکند.

افشاگری و روشنگری

حضرت امام خمینی در هر شرایط مناسبی، به روشنگری می‌پرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملا می‌ساخت. او همواره مسلمانان را به پاسداری از هویت‌های الهی توصیه می‌کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزش‌های اسلامی گوشزد کرده و می‌فرمود: «نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قراردهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می‌کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه خوبی‌ها و ارزش‌های معنوی و الهیمان نمی‌شناسند و به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی دارند، مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.»

امام و احیای اندیشه حکومت اسلامی

از مهم‌ترین محور‌های بحث احیاگری و اصلاح طلبی امام خمینی (ره) در اندیشه‌هایشان، اعتقاد آن حضرت به احیای اندیشه حکومت اسلامی و رهبری دینی است. زمانی که حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه هجرت کردند در مدینه پایه‌های حکومت اسلامی را بنیان نهادند و ۱۰ سال آخر عمر گهربار خویش را به تقویت و تحکیم آن پرداختند، در تاریخ اسلام از آغاز تا کنون شاهد حرکت‌های اصلاحی جهت احیای اندیشه حکومت اسلامی بوده‌ایم و می‌توان به نمونه‌هایی همچون، سیدجال الدین اسدآبادی، محمد عبده، جنبش اخوان المسلمین و در ایران نهضت فدائیان سالم و جنبش جنگل اشاره کرد.

ارسال نظرات